تجدید عهد با غریب طوس

در یازدهم ذیقعده سال 148 هجری، خورشید ولایت ،‏بار دیگر در مدینه تابیدن گرفت و شعاع نورانی و روح بخش خود را به اقصی نقاط عالم منتشر ساخت . نام او «علی‏» و کنیه‏اش «ابوالحسن‏» بود . ایشان پس از شهادت پدر ارجمندش در زندان بغداد (سال 183 هجری) در سن 35 سالگی عهده‏دار مقام امامت و ولایت‏شد . مدت امامت آن بزرگوار 20 سال طول کشید که 10 سال آن با خلافت «هارون الرشید» ، 5 سال با خلافت «محمد امین‏» و 5 سال آخر با خلافت «مامون‏» مقارن بود .
امام رضا علیه السلام تا آغاز خلافت مامون در زادگاه خود شهر مقدس مدینه اقامت داشت که پس از به حکومت رسیدن مامون - با حیله و نیرنگ - به خراسان دعوت شد . در این دوران، مامون حاکمیت‏خود را با خطرات جدی مواجه می‏دید، از جمله: شورشهای علویان در نقاط مختلف، طرفداری خراسانیان از اهل بیت علیهم السلام و گسترش نفوذ و فعالیتهای امام علیه السلام در بین شیعیان . از این رو، مامون با تحمیل ولایت عهدی خود بر آن حضرت علاوه بر کنترل و مایل نمودن علویان و خراسانیان به سمت‏خود، قصد داشت فعالیتهای امام رضا علیه السلام را در مرو کنترل نماید و با اقدامات منفی خود چهره ایشان را مخدوش کند و از محبوبیت او بکاهد .
نقل شده که سلیمان مروزی عالم مشهور علم کلام به نزد مامون آمد . مامون پس از احترام و انعام او از وی درخواست کرد که با امام رضا علیه السلام به مناظره بپردازد . سلیمان که به علم و دانش خود مغرور بود، گفت: ای امیرمؤمنان ترس آن دارم که از عهده این کار برنیاید و مقامش پایین آید . مامون گفت: هدف من نیز چیزی جز این نیست که راه را بر او ببندی; چرا که من می‏دانم تو در علم و مناظره توانا هستی . سلیمان که از نیت مامون آگاه شد، این کار را پذیرفت . ولی در نهایت، برخلاف نقشه از قبل تعیین شده، ضعف و ناتوانی سلیمان بر همگان آشکار شد .

زیارت قبور اولیاء

زیارت قبور اولیای الهی و تبرک جستن به آثار و مقابر شریف آن بزرگواران یکی از سنتهای دیرین و پراهمیت در بین مسلمانان است که امروزه بر اساس تفکرات باطل و بی‏اساس برخی فرقه‏های اسلامی و همچنین تفکرات مبتنی بر حس گرایی که در پوشش روشنفکری و تمدن، بر جوامع اسلامی عرضه می‏شود، ممکن است‏برای انسانهایی که نسبت‏به مبانی دینی و اعتقادی از درک عمیقی برخوردار نیستند، ذهنیتها و تصورات ناصواب نسبت‏به این امر اعتقادی به وجود آید . از این رو، برآنیم تا در این مقال به بررسی موضوع زیارت قبور پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام مخصوصا زیارت بارگاه شریف علی بن موسی الرضا علیه السلام و بررسی برخی شبهات موجود بپردازیم .

زیارت وسیله قرب الهی

بنابر آنچه از متون روایی و دینی استفاده می‏شود، زیارت قبور اولیای الهی منشا آثار و برکات دنیوی و اخروی فراوانی است و مسلمانان به حکم آیه «اتقوا الله وابتغوا الیه الوسیلة‏» ; (1) «تقوای الهی پیشه کنید و وسیله‏ای [برای تقرب] به سوی او بجوئید .» اولیای الهی را بهترین وسیله برای تقرب به خداوند می‏دانند .
از این رو، بارها رنج و مشقت‏سفر را به جان می‏خرند و به زیارت قبور آنان مشرف می‏شوند و به پیمان و عهد قلبی و درونی که با پیامبران و امامان خویش بسته‏اند، عمل می‏کنند . امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می‏فرماید: «ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه وشیعته وان من تمام الوفاء بالعهد وحسن الاداء زیارة قبورهم فمن زارهم رغبة فی زیارتهم وتصدیقا بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعاءهم یوم القیامة; (2) همانا برای هر امامی عهد و پیمانی است‏بر عهده پیروان و شیعیانشان و وفای کامل به این عهد و ادا نمودن آن به وجه نیکو در گروی زیارت قبور آنان است، پس هر کس از روی رغبت و میل به زیارت آنان و برای تصدیق آنچه که آنها در آن رغبت داشتند، آنان را زیارت کند، امامان و پیشوایانشان در روز قیامت‏شفیع آنان خواهند بود .»
همچنین رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می‏فرمایند: «من اتانی زائرا کنت‏شفیعه یوم القیامة; (3) هر کس به زیارت من بیاید در روز قیامت‏شفیع او خواهم بود .» زیارت در واقع، تجدید عهد و پیوند زدن قلب و روح به انسانهایی است که خلیفة الله حقیقی در زمین هستند; کسانی که به حقیقت ندای «انی جاعل فی الارض خلیفة‏» (4) را جامه عمل پوشانیده‏اند، و سفره جود و کرمشان برای عموم مردم گسترده و باب لطف و رحمتشان بر همگان گشوده است; انسانهایی که در وصف آنان گفته می‏شود: «السلام علی ائمة الهدی ومصابیح الدجی واعلام التقی وذوی النهی; (5) سلام بر امامان هدایت، و روشنگران تاریکی، و نشانه‏های تقوا و پرهیزگاری، و صاحبان عقل .»

نقد شبهات موهوم

یکی از سنتهای مسلمانان و مخصوصا شیعیان، زیارت قبور پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمة علیهم السلام و اولیای الهی است که در طول سال به زیارت این قبور مشرف شده و با پیوند خوردن با فضای معنوی آن مکانهای مقدس، روح خویش را طراوت بخشیده، از ثمرات و آثار معنوی آن بهره می‏گیرند و برای رفع مشکلات خویش آن بزرگواران را واسطه قرار می‏دهند و در بسیاری اوقات که با دلهای پاک و فارغ از دنیا به سوی ایشان روی می‏آورند، حاجتهای خود را گرفته، سرشار از عشق و امید به زندگی عادی ادامه می‏دهند . در این میان، شیاطین انسان نما و فریب خوردگان و رانده‏شدگان از رحمت‏حق با کوبیدن بر طبل یاس و ناامیدی قصد دارند با انتشار شبهات بی‏اساس چهره این امر معنوی و اعتقادی را مخدوش کنند و به اسم روشنفکری و روشنگری تاریکیهای ظلمانی و شیطانی خود را گسترش دهند . «الذین ضل سعیهم فی الحیوة الدنیا وهم یحسبون انهم یحسنون صنعا» ; (6) «آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده، با این حال می‏پندارند کار نیک انجام می‏دهند .»
از این رو، بر انسانهای آگاه و دانا و دردمند لازم است تا با پرده برداشتن از این دسیسه‏های شوم، راه حق و حقیقت را بر سالکان روشن‏تر و رسیدن به قرب الهی را آسان‏تر سازند . در این راستا، ما نیز برآنیم تا یکی از شبهاتی را که از طرف فرقه وهابیت که سوغات انگلیسیها برای جوامع اسلامی است، (7) و همچنین از طرف برخی غرب زدگان به اصطلاح روشنفکر مطرح شده، بیان نماییم و به تبیین پاسخی مناسب بپردازیم .
شبهه این است: چطور ممکن است انسانهایی که قرنها پیش مرده‏اند به زیارتشان برویم و آنان را واسطه بین خود و خداوند قرار دهیم؟ و همچنین آیا این عمل نوعی بدعت و شرک محسوب نمی‏شود؟
پاسخ را در چند بخش بیان می‏کنیم:
1 . یکی از ارکان و علل پیدایش این شبهه اعتقاد به عدم حیات پس از مرگ است که قرآن کریم در موارد متعدد آن را ابطال نموده است . نقل شده که روزی ابی بن کعب (یا عاص بن وائل) که منکر معاد بوده است در بیابان قطعه‏ای استخوان پوسیده پیدا کرد و فکر کرد که دلیل محکمی برای عقیده‏اش پیدا کرده است . با تکبر و غرور قطعه استخوان را برداشت، در حالی که با خود می‏گفت: «لاخصمن محمدا; با محمد صلی الله علیه و آله به دشمنی برمی‏خیزم .» به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آله رفت و فریاد زد: بگو ببینم چه کسی قدرت دارد بر این استخوان پوسیده لباس حیات بپوشاند؟! سپس قسمتی از آن استخوان را پودر کرد و بر زمین پاشید . در این هنگام، این آیه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد: «وضرب لنا مثلا ونسی خلقه قال من یحیی العظام وهی رمیم‏» (8); «برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت چه کسی این استخوانها را زنده می‏کند در حالی که پوسیده است .» خداوند با عبارت «ونسی خلقه‏» پاسخ محکمی به منکرین معاد داده است; به این معنی که اگر آن شخص خلقت‏خود را فراموش نمی‏کرد و توجه می‏کرد که خداوند او را از هیچ آفریده است، چنین استبعادی نمی‏کرد; چرا که خلقت اولیه بسی سخت‏تر از خلقت مجدد است .
هیچ گاه انسان به وسیله مرگ، نابود و فانی نمی‏شود تا نتوان به زیارت او رفت و او را واسطه قرار داد; چنان که خداوند متعال می‏فرماید: «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون‏» ; (9) «[ای پیامبر! هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شده‏اند، مردگان‏اند; بلکه آنها زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‏شوند .»
2 . بخشی از این شبهه زاییده فکر وهابیت است که قصد دارند با پوشاندن لباس بدعت و شرک بر قامت زیارت و استشفاء و تبرک جستن به قبور اولیای الهی، این مسئله مهم اعتقادی را خدشه‏دار کنند; لذا دولت وهابی سعودی برای جلوگیری از انجام این امور، مامورانی را در لباس آمران به معروف و ناهیان از منکر در اطراف این مقابر شریف مستقر کرده که با کمال خشونت و گاه در لباس اخلاق و نصیحت‏با زائران این مشاهد مشرفه رفتار می‏کنند . استدلال آنان این است که بوسیدن قبور و ضرائح و تبرک جستن به آنها نوعی عبادت نسبت‏به آنها محسوب می‏شود و حال آنکه عبادت مخصوص خداست .
پاسخ آنها این است که اگر هر احترام و بوسیدنی عبادت بود، لازم می‏آمد بوسیدن اطفال و کتاب خدا هم شرک و حرام باشد . روشن است که هیچ مسلمانی به وسیله زیارت و بوسیدن مقابر شریفه، قصدش این نیست که به آنان نسبت‏خدایی بدهد و آنان را عبادت کند تا شرک لازم بیاید . تبرک جستن به آثار و قبور اولیای الهی به ویژه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در متون تاریخی و روایی به طور متعدد نقل شده است . که در ادامه به مواردی از آنها در کتب اهل سنت اشاره می‏کنیم:
الف) سائب بن یزید نقل می‏کند: خاله‏ام مرا خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله برد و گفت: فرزند خواهرم بیمار است . آن حضرت وضو گرفت و از خدا برای من طلب خیر وسلامتی نمود و در زمانی که وضو می‏گرفت، از آب وضویش نوشیدم . (10)
ب) مسلم در صحیح خود از انس نقل می‏کند که پیامبر صلی الله علیه و آله سر خود را می‏تراشید و یارانش در اطرافش بودند و هر تاری از موی ایشان در دست‏یکی از یاران بود . (11)
ج) صحابی جلیل القدر، بلال حبشی که به عللی مدینه را ترک کرد و در نواحی شمال به امر مرزبانی مشغول بود، در خواب دید که پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود: ای بلال! آیا وقت آن نرسیده است که ما را زیارت کنی؟ وی با حالت اندوه از خواب بیدار شد و بر مرکب خود سوار شد و آهنگ مدینه کرد . هنگامی که کنار قبر شریف رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، شروع به گریه کرد و صورت خود را بر قبر می‏مالید و وقتی حسن و حسین علیهم السلام را دید هر دو را بوسید . (12)

زیارت بارگاه رضوی

فضیلت زیارت امام هشتم علیه السلام در وصف نمی‏گنجد و قلم از تحریر آن عاجز است و انسانهای عادی را توان درک آن نیست . مشهد مقدس آن امام بزرگ محل نزول و صعود ملائک مقرب الهی است . در حدیثی از خود آن حضرت نقل شده که فرمودند: «ان بخراسان لبقعة یاتی علیها زمان تصیر مختلف الملائکة، فلا یزال فوج ینزل من السماء وفوج یصعد الی ان ینفخ فی الصور، فقیل له: یا ابن رسول الله وایة بقعة هذه؟ قال: هی بارض طوس وهی والله روضة من ریاض الجنة; (13) همانا در خراسان مکانی است که در آینده محل رفت و آمد فرشتگان خواهد شد . پیوسته گروهی از ملائک از آسمان به این مکان فرود می‏آیند و گروهی از آنجا به آسمان صعود می‏کنند تا زمانی که در صور دمیده شود . به ایشان عرض شد: ای فرزند رسول خدا! این چه مکانی است؟ ایشان فرمودند: این مکان در سرزمین طوس واقع شده و به خدا قسم! باغی از باغهای بهشت است .»
همین عظمت و بزرگی، زیارت آن مرقد شریف را دارای آثار و برکاتی کرده که در ادامه قطره‏ای از آن اقیانوس فضائل را ذکر می‏کنیم و جان خسته از فراقمان را طراوت می‏بخشیم:
1 . مهم‏ترین فضیلت زیارت آن امام همام علیه السلام انس و همنشینی با آن امام است . چه ندارد آن که رضا دارد و چه دارد آن که از رضا محروم است .
2 . از آنجا که علی بن موسی الرضا علیه السلام مظهر کرامت و بزرگی است، هر کس که به زیارت ایشان برود، در دنیای پس از مرگ که دیار فقر و نیاز است، با کمال لطف و مهربانی به دیدار او خواهد آمد . ابن اسحاق نهاوندی نقل می‏کند که امام رضا علیه السلام فرمود: «من زارنی علی بعد داری اتیته یوم القیامة فی ثلاث مواطن حتی اخلصه من اهوالها اذا تطایرت الکتب یمینا وشمالا، وعند الصراط، وعند المیزان; (14) کسی که با وجود دوری مرقدم مرا زیارت کند، روز قیامت در سه مکان به دیدارش می‏روم تا او را از سختی آن روز نجات دهم; در آن زمان که نامه‏های اعمال خوب و بد گشوده می‏شود، و هنگام عبور از پل صراط، و هنگام سنجیدن اعمال .»
3 . از فضائل دیگر این است که ثواب و اجر و پاداش زیارت آن حضرت با زیارت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برابر شده است . امام موسی بن جعفر علیهما السلام فرمودند:
«ان ابنی علیا مقتول بالسم ظلما مدفون الی جنب هارون بطوس من زاره کمن زار رسول الله صلی الله علیه و آله; (15) همانا پسرم، علی، با ظلم و جور به واسطه سم کشته می‏شود و در کنار هارون در طوس دفن خواهد شد . هر کس او را زیارت کند، مانند کسی است که پیامبر را زیارت کرده است .»
4 . زیارت قبر و مزار شریف آن حضرت برابر با ثواب هزار حج و هزار عمره است . امام رضا علیه السلام می‏فرماید: «فمن زارنی فی تلک البقعة کان کمن زار رسول الله صلی الله علیه و آله وکتب الله له ثواب الف حجة مبرورة والف عمرة مقبولة; (16) هر کس که مرا در آن مکان زیارت کند، مانند کسی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را زیارت کرده است و خداوند ثواب هزار حج و هزار عمره مقبول را برایش می‏نویسد .»
البته، ذکر دو نکته هم در اینجا ضروری است:
الف) ممکن است‏به ذهن خطور کند که چگونه ممکن است چنین ثواب عظیمی پاداش یک عمل به ظاهر ساده باشد؟
پاسخ این است که اسماء و صفات خداوند از جمله رحمان و رحیم بودن او بی‏نهایت است و باب لطف و رحمت او همیشه و در همه جا به روی انسانها گشوده است و یکی از درهای رحمت‏حق، مزار شریف ائمه اطهار علیهم السلام است و جای هیچ تعجبی نیست که خداوند برای تعظیم مقام آن بزرگواران چنین اجر و پاداشی قرار دهد; چنان که ثواب نماز جماعت هنگامی که مامومین از ده نفر تجاوز کنند، آن قدر زیاد است که هیچ کس جز ذات حق توان شمارش آن را ندارد . (17)
ب) در برخی روایات ثواب زیارت آن حضرت هفتاد حج‏یا بیشتر ذکر شده است .
علت این اختلاف را می‏توان در تفاوت زائرین آن حضرت و درک و معرفتی که نسبت‏به آن حضرت دارند، جستجو کرد . حالات افراد و زمانهای گوناگون نیز در کثرت و قلت ثواب تاثیر مستقیم دارد; چنان که گاهی شخص با توجه و حضور قلب بیشتری به زیارت آن امام علیه السلام می‏رود و یا در زمانهای مخصوص مثل شب قدر توفیق زیارت برای او حاصل می‏شود .
5 . ثواب جهاد و شهادت در راه خدا در جمله فضائل زیارت بارگاه رضوی است . روزی امام رضا علیه السلام که در سنین نوجوانی بودند از کنار پدرشان گذشتند، امام هفتم فرمودند: این فرزندم در سرزمین غربت از دنیا می‏رود . «فمن زاره مسلما لامره عارفا بحقه کان عندالله عزوجل کشهداء بدر; (18) کسی که او را زیارت کند در حالی که تسلیم به امر او بوده و معرفت‏به حق او داشته باشد، نزد خداوند، مانند شهداء بدر خواهد بود .»
6 . از دیگر آثار مهم زیارت آن حضرت راه یافتن به حریم مغفرت الهی و رهایی از آتش دوزخ و وارد شدن در بهشت موعود الهی است . حمدان نقل می‏کند که بر امام جواد علیه السلام وارد شدم و عرض کردم: «کسی که پدرت را در طوس زیارت کند چه برایش قرار داده شده است؟ ایشان فرمودند: «من زار قبر ابی بطوس غفر الله له ما تقدم من ذنبه وما تاخر; هر کس پدرم را در طوس زیارت کند، گناهان گذشته و آینده‏اش بخشیده می‏شود .»
حمدان می‏گوید: بعد از این واقعه، نزد ایوب بن نوح بن دراج رفتم و فرمایش امام را برای او نقل کردم، او گفت من هم این مطلب را از ایشان شنیده‏ام و نیز مطلب دیگری شنیدم که برایت نقل می‏کنم: از امام علیه السلام شنیدم که فرمود: «من زار قبر ابی بطوس غفر له ما تقدم من ذنبه وما تاخر فاذا کان یوم القیامة نصب له منبر بحذاء منبر رسول الله صلی الله علیه و آله حتی یفرغ الله من حساب الخلائق; (19) هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند، گناهان گذشته و آینده او بخشیده می‏شود و روز قیامت منبری مقابل منبر پیامبر صلی الله علیه و آله برای ایشان نصب می‏شود تا اینکه خدا به حساب خلائق رسیدگی کند .»
همچنین علی بن مهزیار نقل می‏کند که خدمت امام جواد علیه السلام عرض کردم: «ما لمن اتی قبر الرضاء علیه السلام; برای کسی که قبر امام رضا علیه السلام را زیارت کند چه ثوابی قرار داده شده است؟» امام فرمودند: «الجنة والله; (20) قسم به خدا! پاداش او بهشت است .»

آداب حضور

زیارت بارگاه و مشهد شریف علی بن موسی الرضا علیه السلام اگر چه امری نیکوست، ولی شرائط و آدابی برای آن ذکر شده که عمل کردن به آنها موجب می‏شود، زیارت به درجات بالاتری از فضیلت‏برسد و شخص در زمره زائران واقعی آن امام قرار گیرد; چه اینکه عمل نکردن به آنها موجب نقصان ثواب و فضیلت‏خواهد شد .
اولین و مهم‏ترین ادب زیارت، پاکی و طهارت ظاهری و باطنی است و لازم است‏برای وارد شدن به آن مکان مقدس دل و جان خویش را پاک سازیم و با عمل به آواز خوش «فاخلع نعلیک انک بالواد المقدس طوی‏» ; (21) «نعلین (علاقه غیرخدایی) را از خود به دور کن که اکنون در وادی مقدسی قدم نهادی .» خود را جهت کسب فضائل آن مکان شریف آماده نماییم .
از این رو، امر شده که هر گاه قصد کردی برای زیارت آن حضرت از خانه خارج شوی، غسل کن و در هنگام غسل چنین بگو: «اللهم طهرنی وطهرلی قلبی واشرح لی صدری واجر علی لسانی مدحتک والثناء علیک فانه لاقوة الا بک . اللهم اجعله لی طهورا وشفاء; (22) خدایا! مرا پاک کن و قلب مرا پاکیزه گردان و سینه‏ام را وسعت‏بخش و مدح و ثناء خودت را بر زبانم جاری ساز که قدرتی جز آنچه تو عطا کنی نیست . خداوندا! این زیارت را وسیله طهارت و سلامتی‏ام قرار ده .»
قابلیت و طهارتی که شخص در درون خویش ایجاد کرده، او را به کسب معنویات این زیارت موفق می‏نماید .
از دیگر آداب زیارت و تشرف به محضر آن امام، معرفت و شناخت مقام و منزلت و جایگاه ایشان است که خود راهی است‏برای رسیدن به درجات زائران حقیقی . بزنطی می‏گوید: از امام رضا علیه السلام شنیدم که می‏فرمود: «ما زارنی احد من اولیائی عارفا بحقی الا تشفعت فیه یوم القیامة; (23) هیچ یک از اولیاء و پیروان من، مرا زیارت نمی‏کند، در حالی که به حق من معرفت دارد، مگر اینکه در روز قیامت او را شفاعت می‏کنم .»
حال ممکن است‏سؤال شود که حق امام چیست؟ امام موسی بن جعفر علیه السلام در این باره می‏فرماید: «فمن زاره فی غربته وهو یعلم انه امام بعد ابیه مفترض الطاعة من الله عزوجل کان کمن زار رسول الله صلی الله علیه و آله; (24) هر کس امام رضا را در [دیار] غربت زیارت کند، در حالی که اعتقاد دارد به اینکه امام واجب الطاعة بعد از پدرش از جانب خداوند است، مانند کسی است که پیامبر صلی الله علیه و آله را زیارت کرده است .»
پس باید پرده غفلت را کنار زنیم و حق شناسانه به دیدارش رویم تا مبادا شیطان ما را این چنین بفریبد که معصیت‏خدای رضا را مرتکب شو و آنگاه با زیارت بنده خدا از غضب خدا در امان بمان . امام علیه السلام شفیع کسی می‏شود که اتصالش به جانب حق منقطع نگردد و در معاصی و گناهان غوطه ور نباشد . این که در طول زندگی گناه و معصیت را پیشه کنیم و امید شفاعت آن امام را در سر بپرورانیم از دسیسه‏های هولناک شیطان است که موجب می‏شود برخی، از شیعه و پیرو اهل بیت‏بودن، جز نامی را یدک نکشند و به این نام و عنوان دل خوش باشند .

کرامات رضوی

معجزات و کرامات امام رضا علیه السلام بیش از آن است که بتوان به شماره درآورد و نقل آن به حد تواتر رسیده است; چنان که شیخ حر عاملی می‏نویسد: «معجزات امام رضا علیه السلام از حد تواتر تجاوز کرده است .» (25) چه بسیار انسانهایی که با تشرف به بارگاه ملکوتی آن امام از دریای بی‏کران کرامت آن حضرت بهره و نصیبی برده‏اند که در ادامه برگهایی از تاریخ را ورق زده، مواردی چند از آن را نقل می‏کنیم:
الف) شیخ صدوق می‏گوید: وقتی رکن الدوله (یکی از وزرای حکومت آل بویه) را از رفتن به زیارت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام باخبر ساختم، به من گفت: مرقد آن امام مشهد مبارکی است . بارها آن را زیارت کرده‏ام و حاجتهای زیادی از ایشان گرفته‏ام . هنگامی که به آنجا رفتی برای من دعا کن و به جای من زیارت نما که در آن مکان دعا اجابت می‏شود . (26)
ب) ابن ابی حاتم تمیمی از علمای بزرگ اهل سنت می‏گوید: بارها او (علی بن موسی الرضا) را زیارت کردم . هر گاه مشکلی برایم پیش می‏آمد، نزد قبر او که صلوات خدا بر او و جدش باد، می‏رفتم و از خداوند برطرف شدن آن مشکل را طلب می‏کردم و خداوند به برکت آن امام دعایم را اجابت می‏کرد، و این امر را بارها تجربه کرده‏ام . خدا ما را بر محبت محمد پیامبر و اهل بیتش که صلوات خدا بر همه آنها باد بمیراند! (27)
ج) ابومنصور عبدالرزاق وقتی فهمید که حاکم طوس (معروف به بیوردی) فرزندی ندارد، به او گفت: چرا به زیارت امام رضا علیه السلام نمی‏روی تا در آنجا از خداوند فرزندی طلب کنی؟ من بارها در آنجا حوائجی از خداوند خواستم و خدا حاجاتم را به برکت آن امام عطا نمود . حاکم طوس می‏گوید: قصد مشهد کردم و به نزد امام رضا علیه السلام رفتم و از خداوند حاجتم را خواستم . خداوند فرزند پسری به من عطا کرد . (28)

نجوای عاشقانه

ای بالانشین که دریچه‏های آسمان به سمت رواقهای بارگاه تو باز می‏شود! تشنه شفاعت‏خویش را پیاله رضایتی ببخش و در سایه زیارت خوانی‏اش رضایش کن!
ای آبروی آسمان و زمین که همه منظومه‏ها گرد گنبد طلایی تو در طوافند! دلهای شب زده ما را به نور ایمان شکوفا کن و با حرف و حدیث‏خلوت خدا آشنا!
ای تمنای روشن آسمان! کمتر از آهوی بی‏پناه نیستم، مرا هم ضمانت کن! به سرا پرده خویشت‏بخوانم و هم صحبت کبوتران آستانه‏ات کن!
ای غریب نواز! زخمهای بی‏شماره‏ام به دستهای نوازش تو محتاج است . ای تکیه گاه هشتمین که دقیقه‏ها با آهنگ نقاره خانه تو کوک می‏شوند! بی‏پناه خویش را دریاب!

پي نوشت :

1) مائده/35 .
2) بحارالانوار، مجلسی، موسسة الوفاء، ج‏97، ص‏116 .
3) همان، ص 142 .
4) بقرة/30 .
5) تهذیب الاحکام، ج‏6، ص‏96، ح‏1 (زیارت جامعه) .
6) کهف/104 .
7) ر . ک: کتاب خاطرات سیاسی تاریخی مستر همفر در کشورهای اسلامی، ترجمه علی کاظمی .
8) یس/78 .
9) آل عمران/169 .
10) صحیح البخاری، دارالجیل، بیروت، ج‏4، ص‏227 (از مهم‏ترین منابع روایی اهل سنت است و همان طور که از اسم آن روشن است تمام روایات آن را صحیح می‏شمارند) .
11) صحیح مسلم، ج‏4، کتاب فضائل الصحابة (این کتاب نیز از مهم‏ترین منابع روایی اهل سنت است که به خاطر اعتقاد به صحت روایات آن نامش را صحیح نهاده‏اند) .
12) اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ابن اثیر، کتاب فروشی اسلامیه، تهران، ج‏1، ص‏208 (ابن اثیر یکی از بزرگان اهل سنت است که در قرن هفتم وفات یافته است) .
13) عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، دارالعلم، قم، ج‏2، ص‏255; امالی شیخ صدوق، کتابخانه اسلامیة، ص‏63; بحارالانوار، مجلسی، همان، ج‏99، ص‏31 .
14) کامل الزیارات، ابن قولویه القمی، مکتبة الصدوق، ص‏319; عیون اخبار الرضا، ج‏2، ص‏255; بحارالانوار، همان، ص‏40 .
15) عیون اخبار الرضا، ج‏2، ص‏260; وسائل الشیعه، ج‏14، ص‏558 .
16) بحارالانوار، ج‏99، ص‏44 .
17) این روایت را تمام مراجع در رساله‏های عملیه خود آورده‏اند . پس روشن می‏شود که این روایت از چه اعتبار و اهمیتی برخوردار است .
18) کامل الزیارات، ص‏304; بحارالانوار، ج‏99، ص‏41 .
19) کامل الزیارات، ص‏320; بحارالانوار، ج‏99، ص‏40 .
20) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شیخ صدوق، مکتبة البوذر جمهری، ص‏95; بحارالانوار، همان، ص‏39 .
21) طه/12 .
22) بحارالانوار، ج‏99، ص‏44 .
23) امالی شیخ صدوقی، همان، ص‏119; بحارالانوار، همان، ص‏33 .
24) امالی شیخ صدوق، ص‏587; بحارالانوار، ج‏99، ص‏42 .
25) اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، المطبعة العلمیة، ج‏6، ص‏117 .
26) عیون اخبار الرضا، ص‏279; اثبات الهداة، ج‏6، ص‏103 .
27) کتاب الثقات، ابی حاتم تمیمی، دارالفکر، ج‏8، ص‏457 .
28) عیون اخبار الرضا، ص‏279

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله